با این پیش فرض سراغ امیرمحمد گمینی رفتیم و از وی خواستیم تا توضیحات بیشتری مبنی این ادعا که جابربن حیان شخصیت واقعی در تاریخ علم دوره اسلامی به حساب نمیآید، توضیحاتی بدهد. وی در گفتوگو با خبرنگار ایبنا گفت: ابتدا باید به این نکته اشاره کنم که امروز مجموعه رسالهها و کتابهای بسیار متعددی منسوب به جابربن حیان به دست ما رسیده است. اگر هم نویسنده این رسالهها شخص جابربن حیان نباشد، حتمن فرد یا افرادی بودهاند که آنها را نوشتهاند و با این علوم آشنایی داشتند و بعد به این نام نسبت دادهاند.
وی افزود: در واقع اولین مورخی که به وجود جابربن حیان شک کرد پژوهشگر بزرگ غربی به نام پاول کراس بود که بیشتر عمر خود را بر شناخت آثار جابری صرف کرد. وی مقالات متعددی درباره جابر نوشته و به خوبی با متون جابری و محتوای آنها آشنا بوده است. استدلال اصلی کراس این است که وقتی متون جابری را مطالعه میکنیم، به مطالب و اصطلاحاتی از فلسفه ارسطو و یونانی بر میخوریم که هنوز در قرن دوم هجری به عربی ترجمه نشده بود. این نشان میدهد که این متون بعدها نوشته شدهاند. به عقیده کراس احتمالا گروهی از مذهب اسماعیلیه در حدود قرن سوم یا چهارم آنها را مینوشتند و به شخصی به نام جابربن حیان منسوب کردهاند.
گمینی گفت: پیش از کراس، ابوسلیمان سجستانی که یکی از متفکران بزرگ مسلمان بغداد است در قرن چهارم هم به واقعی بودن جابربن حیان شک کرده بود. وی مولف واقعی آثار منتسب به جابربن حیان را فردی به نام حسن ابن موصلی میداند. تشکیکهای این متفکران، از جمله ابوسلیمان سجستانی که در قرن چهارم خیالی بودن شخصیت جابر را مطرح میکند از یک سو و از سوی دیگر چون در آثار مذکور مطالب و اصطلاحاتی از فلسفه یونان آمده است که هنوز در قرن دوم ترجمه نشده بود؛ میتوان نتیجه گرفت که احتمالا فرد یا افراد دیگری در قرون بعد این متون را نوشتهاند و به شخصی به نام جابربن حیان منسوب کردهاند. یک دلیل بسیار مهم دیگری که باعث میشود در وجود جابر شک کنیم، این است که در هیچ یک از منابع رجالی شیعه امامیه از قبیل رجال نجاشی و رجال طوسی نامی از جابربن حیان در میان اصحاب امام صادق برده نشده است.
این مورخ علم با اشاره به مخالفان خیالی بودن جابربن حیان گفت: این عوامل باعث شده است که پژوهشگری به نام کراس و برخی دیگر از پژوهشگران و مورخان بزرگ کیمیای اسلامی در وجود شخصی به نام جابر شک کنند. این بدین منظور نیست که چنین آثاری وجود نداشته است، اتفاقا رسالههای خطی بسیار متعددی منسوب به جابر وجود دارد. نظر کراس مخالفان و منتقدانی هم دارد. آنان معتقدند که برخی از نوشتههای ارسطو در همان قرن دوم هم ترجمه شده بود، هرچند هیچ کدام به دست ما نرسیده است و ما مطمئن نیستیم که آیا واقعا چنین ترجمههایی بوده است یا خیر؟ اما گویا ترجمههایی هم شده بود که به ما بگوید جابر وجود داشته است چراکه در قرن دوم از اصطلاحاتی استفاده کرده است که مربوط به فلسفه ارسطو و یونان میشود.
گمینی افزود: استدلالی که کراس برای عدم وجود جابربن حیان به کار میبرد، به مسائل سیاسی آن زمان برمیگردد. وی در توضیحش اینگونه بیان میکند که اسماعیلیهها معمولا انجمنهای سری بودند که به صورت مخفیانه فعالیت میکردند؛ مانند اخوان الصفا که گروهی از متفکران اسماعیلی مذهب بودند. این افراد یک سری کتاب و رساله نوشتند که نام خود را در این رسالهها نمیآوردند و تنها به ذکر اخوان الصفا در رسالههای خود بسنده میکردهاند. به همین دلیل تعجبی هم ندارد که گروه دیگری از اسماعیلیهها در قرن سوم کتابهایی را نوشته باشند که به نام شخصیت خیالی به نام جابربن حیان منتسب شده است.
وی درباره شهرت امروزی جابربن حیان در جامعه ایران گفت: اینکه جابربن حیان در روزگار امروزی ما به شهرت رسید و حتی فیلمنامههایی هم از آن نوشتند یا در کتابهای درسی مدارس نام آن به عنوان شیمیدان مسلمان ذکر میشود دلایل گوناگونی دارد؛ همانگونه که پیشتر گفته شد برخی از پژوهشگران منتقد و مخالف نظر کراس مبنی بر عدم وجود جابربن حیان هستند. آنها معتقدند حداقل فردی به نام جابربن حیان بوده است که رسالههای اندکی نوشته است و بعدها دانشمندان دیگری مطالبی به آنها افزودهاند، یعنی چیزکی بوده که تبدیل به چیزها شده است.
وی افزود: یک دلیل دیگر این است که چون جابر ادعا کرده است که شاگرد امام صادق است، این امر برای شیعهها اهمیت زیادی پیدا میکند. در کل دانشمندی که به یکی از امامان معصوم ما ربط داده شده باشد میتواند برای جامعه شیعه اهمیت پیدا کند. اما اگر کسی رسالههای جابر را بخواند یا با کیمیاگری وی آشنا باشد، با مطالب زیادی از متون خرافی و عقاید عجیب و غریب درباره آثار مواد رو به رو خواهد شد. برای مثال در این آثار اگر میخواهد بگوید که چه مقدار نقره را با چه مقدار مس، جیوه یا فلزات دیگر ترکیب کنیم که طلا به دست آید؛ توضیح آن کاملا با خرافه آمیخته است و به عدد ابجد نامهای این فلزات ربط پیدا میکند؛ سپس بر اساس این اعداد یک سری روابط ریاضی را در نظر میگیرد تا ببیند به چه نسبتی این فلزات را باید ترکیب کرد تا طلا ساخته شود، بدون اینکه هیچ کار تجربی انجام داده باشد.
این مورخ علم گفت: درواقع کیمیاگری جابر نسبت به علم شیمی جدید، حاوی بسیاری از مطالب غیرعلمی و غیرتجربی است؛ البته در زمان خودش بسیار ارزشمند بوده. در کل کیمیاگری نسبت به علوم قدیم مانند نجوم که مبتنی بر ریاضیات و رصد دقیق بوده، بیشتر مبتنی بر عقاید خرافی و مطالب غیرعلمی بوده است؛ به همین دلیل منتسب کردن جابربن حیان به امام صادق چندان هم به نفع مذهب ما نیست.
گمینی با اشاره به پژوهشهای جدید درباره وجود یا عدم وجود جابربن حیان در میان مورخان امروزی گفت: در حال حاضر پژوهشکده تاریخ دانشگاه تهران بیشتر متمرکز بر تاریخ ریاضیات و نجوم و طب است و کمتر به تاریخ کیمیا پرداخته است، برای اطلاعات بیشتر پیشنهاد میکنم که نگاهی به مدخل «جابربن حیان» در دانشنامه جهان اسلام بیاندازید. مخاطبان میتوانند با مطالعه این مدخل اطلاعات کاملتری درباره دلایل وجود یا عدم وجود شخصیتی به نام جابربن حیان کسب کنند.
نظرات